مسیحیان نیز می توانند تصویر ستیز باشند

دسامبر 4, 2012

دی ولت

برگردان علی محمد طباطبایی

zgbdc5-67lqt7kz1ecyh80lp6q-original-2-

1300 سال پیش، قیصر لئوی سوم امپراتور بیزانس جهاد بر علیه تصاویر را اعلام نمود. چیزی نمانده بود که تمامی هنر مسیحیتِ آغازین در شرق نابود شود. بعضی از شمایل های مذهبی موفق به رسیدن به رم شده و از نابودی نجات یافتند.

« نبرد کاریکاتورها » که شش سال پیش جهان را به لرزه درآورد، در واقع چیزی بیشتر از کاریکاتوری از هجوم برای نابودی تصاویر و شمایل ها در دوره های پیشین تاریخ بشری نبود. تنها ستیز واقعی برای نابودی تصاویر و شمایل ها که شایسته ی نامی است که به آن داده اند ، در 1300 سال قبل شعله های سوزنده ی خشم انسان ها را برانگیخت، و هزاران شئی هنری را قربانی ساخت، اما توسط دست های مسیحیان و نه مسلمانان به انجام رسید. مسئله ی اساسی در این مناقشه این پرسش بود که آیا تصاویر و تندیس ها می توانند باقی بمانند و آیا می توان اجازه داد که از خدا و پیامبرانش تصاویری ساخته شود یا نه.

شمایل های بیشماری در این نبرد فرهنگ ها تکه تکه شده و به آتش کشیده شدند، ستایش گران پرشور آنها را تبعید کردند، شکنجه نمودند یا به قتل رساندند. بسیاری از این قربانی ها امروز در جهان دین ارتدکس به عنوان شهدا مورد ستایش و تمجید قرار می گیرند. در این رابطه تا به امروزقیصر لئوی سوم (741-685) همچنان بدنام باقی مانده است، فردی که در حدود سال 730 فرمان داد تا در سرزمین بیزانس تمامی شمایل های مذهبی را نابود کنند تا به این ترتیب آئین مسیح پاکیزه گردد. احتمال داده می شود که وی یک پی گرد تصاویر در سرزمین های مسلمان همسایه را سرمشق خود قرار داده بوده است.

 zgbdc5-67lqt4useqgxi7gzp6q-original

قیصر لئو و جانشینان بعدی اش که طرح او را ادامه دادند در انجام این برنامه ی نابودسازی تصاویر و شمایل ها پیشرفت های بسیاری کردند. از این رو در امپراتوری شرقی مسیحیت تعداد اندکی شمایل و نقاشی های دیواری از دوره ی اولیه بیزانس باقی مانده است. افسانه ها حکایت می کنند که بعضی از آن شمایل ها و نقاشی ها در این مناقشه ی بی امان در دریا و در مسیر خود به رم درست شده اند – جایی که آب پر از نمک دریا در میانه ی راه تا اندازه ی بسیاری باعث صدمه به آنها شده است.

داده ها حکایت از آن دارند که قدیمی ترین شمایل های دینی از آغاز مسیحیت فقط در صومعه ای به نام کاترین در شبه جزیره ی سینا از ویرانی جان سالم به در برده اند (جایی که صحراهای جهان اسلام همچون مانع عمل نموده و آنها را از طغیان های جنون آسای بیزانسی ها محافظت کردند). همچنین بخش دیگری از مهمترین شمایل های بیزانسی در رم یافت شدند که روشن نیست به چه طریقی به آنجا رسیده اند. در کنار شبه جزیره سینا رم از جمله معدود نقاطی است که شمایل هایی از بیرانس در آن باقی مانده اند و به نظر می رسد که آنها مدت ها قبل از آغاز دوره ی شمایل شکنی در کلیسای شرق درست شده بودند.

ازمیان شمایل های باقی مانده در رم، اکنون قدیمی ترین نمونه را که هرگز در جهان غیر دینی نگاهی به آن نیفتاده بود، می توان در قصر Palazzo Venezia  در کنار نقاشی های ارزشمند دیگر و در چارچوب یک نمایشگاه کم نظیر مشاهده کرد. نام این اثر شمایل لوقا است [یعنی ادعا می شود که لوقا به دست خودش آن را نقاشی کرده] – یا آدووکاتا – که از سال 1221 در صومعه ی اولین راهبه های دومینکن باقی مانده است.

دومینیکو د گوزمان آن را شخصاً در 28 فوریه آن سال از کلیسایی به نام سن ماریا در تمپولو که در همان نزدیکی بوده به آن صومعه منتقل کرده است. این شمایل از کجا به آن کلیسا رسیده بود هنوز روشن نیست، اما گفته می شود که چندین قرن پیش از آن به رم آورده شده بود. این شمایل نوعی بازنمایی بسیار کهن از مریم مقدس است که در روسیه به آن « ریمسکایا » یا « لیدسکایا » گفته می شود.

در لیدا (Lydda) که نام امروزی آن لود (Lod) است و در نزدیکی فرودگاه بن گوریون و در میان اورشلیم و تل آویو قرار دارد، ادعا می شود که اولین تصویر از مریم مقدس آن گونه که از نامه ی سه اسقف اعظم به قیصر تئوفیلوس از سال 833 آمده پیدا شده است. در نوشتار دیگری از اسقف اپیفانیوس از قبرس از قرن پنجم آمده است که این شمایل « دارای اندازه ی متوسط است، و رنگ صورتش مانند یک دانه ی گندم. چشمانش مانند یاقوت هستند، ابروهایش تیره، مردمک چشمش زیتونی رنگ، دارای بینی باریک و لبانی صورتی رنگ». در نامه آمده است که البته او دیگر آن تصویر را نمی تواند ببیند، اما آن را دیده است به ویژه آن نگاه آرامش بخش چشمان شمایل را. توصیفات او به احتمال بسیار مربوط به همین شمایل می شود.

این تصویر بر روی چوب درخت زیزفون نقاشی شده است. لیکن با توجه به نرمی این چوب گوشه های اثر هنری از بین رفته و چنان شکننده شده که نمی توان نمونه ای از آن را جدا کرد تا سن قطعی اثر مشخص شود. آفت های چوب خوار نیز به حد کافی صدمات خود را به این تصویر وارد کرده اند. پهنای اثر در حدود 5/42 سانتیمتر و درازایش نزدیک 5/71 سانتیمتر است. از پرتره ی اصلی امروز فقط قسمتی باقی مانده است، در واقع فقط چهره ی آن. سالها بعد دور تا دور چهره مریم مقدس با روش قدیمی پونسیرن (Punzierung) طلا کوب شده است. در سرتاسر بخش مرکزی و چهره ی اثر که به رنگ مزرعه ی گندم است شکاف های بسیار نازکی دیده می شود و لبان مریم مقدس نیز به رنگ قرمز مرجانی نقاشی شده است. بر روی دستان مریم مقدس جهت جلوگیری از بوسیدن آنها ورقه ی نازک طلا کشیده شده و هر دو دست به سمت راست و گویی که راهی را نشان می دهد امتداد دارند.

در رم تعداد زیادی از شمایل های درجه ی یک از دوره ی بیزانس وجود دارد، مانند مریم مقدس در نمازخانه ی بخش چپ کلیسای سانتا ماریا در بخش تراستوره (Trastevere) شهر رم و یا مریم مقدس در معبد پانتئون و یا « مادونا دل سوربو » در بخش کامپاگنو در رم که در این نمایشگاه نیز قابل دیدن هستند. با این وجود شمایل آدووکاتا قطعاً مربوط به دوره ی قبل از بیزانس می شود.

گذشته از آن این اثر مانند شمایل بسیار مشهور معروف به پانتوکراتور از صومعه ی کاترین در شبه جزیره سینا به روش نقاشی با موم زنبور یا اصطلاحاً انکاوستیک نقاشی شده است. یعنی با موم کاملاً داغ و صمغ گیاه کندر رومی یا مصطکی که ترکیب درست آنها در اواخر دوره ی آنتیک ( 1200 پیش از میلاد تا 600 پس از میلاد) برای همیشه از دست رفت. نزدیک ترین روش به آن همان چهره های مومیایی نقاشی شده با موم زنبور بر روی چوب است که در اوایل قرن بیستم در دشت الفیوم مصر در چندین سفر اکتشافی باستان شناسی از زیر زمین بیرون آورده شدند و تاریخ آنها مربوط به سه قرن اول میلادی است و هرچقدر قدیمی تر هستند چهره های نقاشی شده حالت و بیان قابل توجه تری دارند.

قدیمی ترین آنها از قرن اول میلادی به آدووکاتا بسیار شبیه است. این چهره ها که دارای نگاهی بسیار زنده و جانمند می باشند در تاریخ گذشته ی بشری از این جهت نظیر و مانندی ندارند. با این وجود علی رغم آن که فن نقاشی با موم مربوط به مصر قدیم است، اما شیوه ی نقاشی بیشتر سوری می نماید، بخصوص بازنمود صورت انسان در حالت نسبتاً مدور که ما آنها را از موزائیک های انطاکیه (آنتیوخ) می شناسیم. لوقا نویسنده و راوی انجیل نیز از همین ناحیه آمده بود.

این را نباید به آن مفهوم تلقی کرد که لوقا مریم مقدس را نه فقط توصیف که نقاشی هم کرده است، مضمونی که در تمامی تاریخ هنر تا رنسانس تکرار شده است. پیشتر به طور سنتی گفته می شد که لوقا مریم را به هنگامی که هنوز زنده بود (و پس از مرگ پسرش) در کوه صهیون ملاقات کرده است. لوقا آنجور که گفته شده است از فضای فرهنگی هلنی آمده بود که در آن هنر چهره پردازی بر خلاف سنت یهودی ها حتی در دوره آنتیک نیز به شدت متداول بوده است.

در قرون وسطی نویسنده انجیل لوقا تبدیل به قدیس حامی صنف نقاشان گردید. راجر وان در ویدن هلندی صحنه ی کلاسیک را در چهار شاهکار هنری دوباره به تصویر کشیده است که امروز در بوستون، سن پترزبورگ، مونیخ و بروخه قرار دارند: نویسنده ی انجیل در پشت سه پایه نقاشی اش قرار دارد و کمی آن سو تر پنجره ای است که در کنار آن مریم مقدس نشسته و مدل نقاش شده است. و حالا در اینجا ما نسخه ی اصلی را در همان متانت و وقار کلاسیک در اختیار داریم و اهمیتی هم ندارد که چه کسی آن را نقاشی کرده است: مریم، به تنهایی، تا اندازه ای به یک سو گردیده، و هر دو دستش به یک سمت اشاره می کنند.

این نوع تصویر « اشاره کننده » بعدها « هودگتریا » خوانده شد که معنایش « نشان دهنده ی راه » است. در قسطنطنیه این نوع نخستین از شمایل مذهبی در دین مسیح را می شد در باسیلیک کالکوپاتریا مشاهده کرد که از شکوه و جلال کلیسای جامع سن مارکو در ونیز چیزی کم نداشت. از زمان شورای مشورتی کلیسا در افسوس در 431 میلادی در تمامی نقاشی هایی که مطابق با این نسخه اولیه ادامه پیدا کردند یک پسر نیز اضافه شد، زیرا در آن زمان از روی تعصب به این نتیجه رسیده بودند که مریم را نه فقط باید به عنوان مادر مسیح که به عنوان مادر خدا و « زاینده ی خدا » نیز در نظر گرفت.

از همین رو است که بازنمایی های بدون فرزند از مریم مقدس نشانه ای از بسیار قدیمی بودن آنها دارد – و یا این که کپی هایی جدید تر از تابلوهای اصلی هستند. تصویر نخستین هنوز هم به علت غریب بودنش در میان تمامی شمایل های غربی و با توجه با ویژگی سرمشق بودنش برای مکتب کاملی از شمایل های بعدی، بخصوص در رم مکانی یگانه برای خود اشغال می کند. در همین مورد نیز این نمایشگاه با تصویر های ماهرانه نقاشی شده شواهد کافی عرضه می دارد.

در هیچ کجای دیگر بهتر از این نمایشگاه نمی توان دید که « آدووکاتا » نسخه ی اصلی بوده و تمامی تصاویر مشابه با مضمونی همانند کپی هایی از دوره های بعدی هستند. از « مدافعین مونث » رم و منطقه ی لاتزیو در این نمایشگاه چهار تابلوی نقاشی شده بر روی چوب از دوره ی قرون میانه وجود دارد: از کلیسای ناحیه آرا کووالی رم (از قرن یازدهم)، از کلیسای ناحیه سان السیو (تابلویی موسوم به مریم مقدس ادسا از قرن 13) ، از کلیسای سنتا ماریا دلا کونسچینو (موسوم به آگیوسوریتیسا از قرن 13) و از کلیسای سانتا ماریا ماگیوره در تیوولی (معروف به مریم مقدس دله گرازیه از قرن 13). کپی های دیگری نیز از قرون میانه وجود دارند که در این نمایشگاه دیده نمی شوند.

میان تمامی این کپی ها و شمایل آدووکاتا فاصله ی عظیمی قرار دارد و حتی میان آن و شمایل مشهور به « مریم مقدس آنتیکا » از کلیسای سانتا ماریا نووا از قرن ششم که در این نمایشگاه قابل دیدن است نیز تفاوت بزرگی وجود دارد. این یکی نیز با روش موم زنبور نقاشی شده اما نه بر روی چوب، بلکه بر روی بوم پارچه ای. البته در این تصویر مریم یک فرزند نیز در بغل دارد. این اثر از دهه ی پنجاه قرن گذشته برای مدت ها به عنوان قدیمی ترین تصویر مریم مقدس رم به حساب می آمد، شاید به این دلیل که شیوه ی نقاشی آن نسبتاً ساده و ابتدایی است، اگر البته برای یک تصویر مریم مقدس اجازه ی نقاشی کردن حالت و بیان داده شده باشد.

دستاورد این نمایشگاه « تصاویر معجزه بخش » در هر حال فوق العاده است، حتی علی رغم آن که در این نمایشگاه بعضی سوء تفاهم ها نیز عرضه شده است، مانند قرار گرفتن غیر لازم آنها در فضایی با نور اندک، زیرا می دانیم این شمایل ها در نقاطی که به طور دائم در معرض دید قرار دارند محیط هایی با نور کاملاً روشن هستند.

از آنجا که تمامی صاحبان چنین آثاری به دشواری حاضر به جدایی از آنها می شوند، این نمایشگاه فقط برای چند هفته ای بیشتر ادامه نخواهد داشت. پس از آن برای مثال « آدووکاتا » را می توان فقط صبح ها شش و نیم در مراسم عشای ربانی در صومعه موناسترو دی سن دل روزاریو مشاهده کرد، هرچند البته از پشت میله های فلزی و در آن بخش که بیگانه ها اجازه ی ورود ندارند. احتمال اندکی وجود دارد که برای بار دیگر بتوان آن را در نمایشگاه دیگری دید، از این رو ارزشمند خواهد بود که در صورت امکان به شهر رم سفری داشته باشیم.

در این نمایشگاه بازدیدگنندگان می توانند در شیوه ای کاملاً نفسانی مطلع گردند که در این نبرد سرسختانه برای نابودی و حفظ نقاشی ها در کلیسای شرقی در نهایت اعتقاد به قابل بازنمایی بودن خدا و مادرش به پیروزی رسید. دلیل اصلی مدافعان سرسخت شمایل ها همیشه همان بود و ثابت باقی ماند: مسیحی ها تصویری از خدا دارند. در مسیح ناصری او صورتش را به انسان ها نشان داده است. این ویژگی است که در میان ادیان صاحب کتاب فقط مختص مسیحیان است. در آغاز کلمه بود – اما با تولد مسیح توسط مریم به این آغاز یک تصویر سرنوشت ساز نیز اضافه شد.

بیان دیدگاه